در اندوه نبود یک استاد،یک همسنگر و یک همکار
محمد الله وطندوست محمد الله وطندوست

در هفته یی که گذشت با تاسف و تالم خبر در گذشت استاد بزرگوار رضوانقل تمنا، همسنگر خوب فرید مرید و آوازخوان با نام کشور رحیم مهریار را که می توان گفت مدتی در چوکات رادیو تلویزیون افغانستان با هم همکار بودیم شنیدم.باز هم عفریت مرگ سه تن از بهترین ها را از ما ربود و جایگاه شان را در ذهن و قلب خانواده،دوستان و همکاران و مردم کشور خالی گذاشت.
با استاد رضوانقل تمنا زمانی که چهل و پنج سال قبل بحیث معاون مطبوعات جوزجان ایفای وظیفه می نمود معرفت حاصل نمودم. نوشتن اولین جملات و پراگراف ها و نشر نخستین مقاله خود را در جریده دیوه بعدا روزنامه جوزجانان به وی مدیونم.تمنا با کرکتر عالی،اخلاق نهایت انسانی و با تواضع در میان همکاران مطبوعاتی و جامعه روشنفکری جوزجان از احترام و محبوبیت خاص برخوردار بود و ما شاگردان آن زمان می خواستیم او را نمونه و سر مشق خود قرار دهیم.استاد رضوانقل تمنا مدتی طولانی بحیث مسسول مطبوعات در جوزجان،فاریاب،بلخ و پروان در پست های معتدد دیگر در مطبوعات کشور با قلم در خدمت مردم قرار داشت، همیشه از راستی و صداقت دفاع می کرد و علیه ظلم، بی عدالتی و فساد مبارزه می نمود.رضوانقل تمنا در زمره نخستین مبارزین عدالت خواه جامعه در دهه سی، چهل خورشیدی نقش فعالی ایفا نموده با زنده یاد گلدی دردلی و محترم دکتور برنا آصفی در بنیان گذاری اولین سازمان سیاسی در سمت شمال بعد از استبداد هاشم خانی نقش بزرگی ایفا نموده است.بدین لحاظ اوٍ منحیث یکی ازپیشقراولان مبارزه درراه دمکراسی وعدالت اجتماعی حق بزرگی به گردن نسل ما و نسل بعدی مبارزین عدالت اجتماعی دارد و باید به این نقش او ارج گذاشت.
استاد تمنا منحیث شاعر،نویسنده ، محقق و پژوهشگر یک عمر تمام با قلم سر و کار داشت و هیچگاه قلم را وسیله نام و نان قرار نداد. و هیچگاه علاقه مند شهرت و مقام نبود با خصلت درویش مآبانه، سوفیانه زیست و در مال و منال دنیا دلبستگی خاصی نداشت.
استاد رضوانقل که همیشه متمنی پیشرفت و ترقی کشور،آبادانی و شگوفایی وطن بود، با وارستگی زیست و با نام نیکو جهان را پدرود گفت.
روانش شاد و یادش گرامی باد.

فقدان فرید مرید این مرد خموش و متفکر را چه می توان نام گذاشت؟شخصیت فرزانه یی که هیچ گاه خود را مطرح نمی کرد و هیچگونه علاقه مندی به مقام و موقف حزبی و دولتی ابراز نمی داشت. در کمیته حزبی شهر کابل منحیث معاون شعبه تبلیغ،ترویج و آموزش با من که مسوولیت شعبه را بهده داشتم همکار بود. زمانی که من از کمیته حزبی شهر کابل به مسوولیت دیگری توظیف شدم مرید با وجود اصرار از پذیرفتن مسوولیت شعبه اوبا ورزید و در موقف خود منحیث معاون باقی ماند. در حالیکه او منحیث یکی از کادر های سابقه دار حزب شایستگی احراز مسوولیت بزرگتر را دارا بود.
با تاسف عمیق سال های فراوان هیچگونه ارتباطی با هم نداشتیم و حتی من نمی دانستم که موصوف در آلمان زنده گی می نمود. وقتیکه دوست،همکار و رفیق خوبم نصیر سهام خبر تاسف بار مرگ فرید را تلیفونی اطلاع داد بی نهایت متالم و متاثر شدم و به یاد خاطرات خوب مبارزه مشترک گذشته قطره اشکی ریختم و دعا خیری به حقش نمودم.
روح این مرد فرهیخته شاد و خاطراتش گرامی باد.

در مورد خواننده پر آوازه و مشهور کشور رحیم مهریار که اجل نا بهنگام گریبان گیرش شد، جز تسلیت به خانواده محترم مخصوصا به پرستو مهریار همسر هنرمند وی چه میتوان گفت.
رحیم مهریار همیشه گرما بخش محافل خوشی مردم خود بود و با آواز خوب خود در میان علاقمندان از شهرت لازم برخوردار بود ، هنوز در شگوفایی هنری قرار داشت و اگر اجل فرصت شگوفایی استعدادش را سد نمی شد با ترانه های بیشتر و خوبتر جامعه را میتوانست باز هم بیشتر از هنرش مستفید گرداند.دریغا که چرخ به کام انسان ها نمی چرخد و پیک اجل بی خبر از راه می رسد.
فقدان این هنرمند را به جامعه هنری کشور،دوستان و علاقه مندانش تسلیت عرض می دارم.


June 28th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي